بکرزاییparthenogenesisواژههای مصوب فرهنگستانتولید نُتاج از یک کامۀ نر و ماده بیآنکه لقاحی صورت گیرد
بکرزاparthenogeneticواژههای مصوب فرهنگستانویژگی گیاهی که بتواند از کامۀ نر و ماده، بیآنکه لقاحی صورت گیرد نُتاجی به دست دهد
قاسم بکرجیلغتنامه دهخداقاسم بکرجی . [ س ِ ب َ رَ ] (اِخ ) ابن محمد یکی از ادیبان و شاعران حلب است . تألیفات و دیوانی نیکو دارد. او راست : 1- حلیة العقد البدیع چاپی . و این شرحی است بر بدیع اشعار خود. 2- شرح الخزرجیة. <span class="
همسانه 1cloneواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعهای از مولکولها و یاختهها و موجودات همسان که از نیای واحد سرچشمه گرفته باشند 2. زادگان یک فرد در نتیجۀ تکثیر رویشی یا بکرزایی 3. نسخهای از یک توالی دِنا، مانند ژن، که ازطریق مهندسی ژنساختی ایجاد میشود
شتهلغتنامه دهخداشته . [ ش َ ت َ / ت ِ / ش ِت ْ ت َ / ت ِ ] (اِ)سته . انگور. (برهان ) (ناظم الاطباء). به معنی انگور نیز بنظر رسیده است . (مجمعالفرس سروری ) : گر چو