بگویندگویش اصفهانی تکیه ای: bevâǰande طاری: bevâǰand طامه ای: beɂâǰan(d) طرقی: bevâǰand کشه ای: bevâǰan(d) نطنزی: beveǰan(d)
بگویندگویش خلخالاَسکِستانی: bâjən دِروی: bâj.ənd(ə) شالی: bâj.ind کَجَلی: bâj.ənd کَرنَقی: bâjəndə کَرینی: bâj.əndə کُلوری: bâj.ənd گیلَوانی: bâj.ənd لِردی: bâj.əndə
بگویندگویش کرمانشاهکلهری: büšen گورانی: büšen سنجابی: büšen کولیایی: büšen زنگنهای: büšen جلالوندی: bu:šɪnân زولهای: bu:šen کاکاوندی: bu:šen هوزمانوندی: bu:šen
باند بسامدfrequency band 1واژههای مصوب فرهنگستانگسترۀ پیوستهای از بسامد که در حدِّفاصل یک کران پایین و یک کران بالا قرار میگیرد
باند بسامد رادیوییradio frequency bandواژههای مصوب فرهنگستانطیف بسامد رادیویی که به یک رشته محدودههای بسامدیِ کوچک تقسیم میشود متـ . طیف بسامد 2 radio spectrum
باندbandage 1, band 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی نوار پارچهای برای بستن عضو صدمهدیدۀ بدن متـ . نوار 2
بیوندلغتنامه دهخدابیوند. [ وَ ] (اِ) غدر. بی وفایی . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). خیانت . فریب و حیله . (ناظم الاطباء).
بیوندلغتنامه دهخدابیوند. [ وَ ] (اِخ ) نام قبیله ای از قبائل لر است . رجوع به تاریخ گزیده ص 539 شود.
زبانزدفرهنگ فارسی عمیدموضوعی که بر سر زبانها افتد و در همهجا بگویند؛ مطلبی و سخنی که عدۀ بسیاری از آن آگاه شوند و به یکدیگر بگویند.