خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرجندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیرجندی
لغتنامه دهخدا
بیرجندی . [ ج َ ] (اِخ ) ملا عبدالعلی فاضل بیرجندی منجم ایرانی . متوفی بسال 934 هَ . ق . از آثارش : بیست باب در معرفت تقویم و شرح تذکره ٔ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح مجسطی و حاشیه ای بر شرح چغمینی قاضی زاده است . رجوع به فهرست اعلام التفهیم و کشف الظن...
-
بیرجندی
لغتنامه دهخدا
بیرجندی . [ ج َ ] (ص نسبی ) منسوب به سرزمین بیرجند. || از مردم بیرجند. اهل بیرجند. || نام یکی از آهنگهای موسیقی است . رجوع به آهنگ شود.
-
واژههای مشابه
-
فاضل بیرجندی
لغتنامه دهخدا
فاضل بیرجندی . [ ض ِ ل ِ ج َ ] (اِخ ) رجوع به عبدالعلی شود.
-
جستوجو در متن
-
پسینگ
واژهنامه آزاد
پسینگ در زبان محلی بیرجندی به معنی نیشگون (ناخون جله ,مالو ) میباشد
-
حرکت
واژهنامه آزاد
واژه صغده در لهجه محلی بیرجندی به معنی فدات به کار می رود
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) مظفربن محمدقاسم . منجم بودو بسال 1040 هَ . ق . درگذشت . او راست : تنبیهات المنجمین (بفارسی ). شرح بیست باب بیرجندی در علم نجوم . (از اسماء المؤلفین ج 2 ستون 464). شرح بیست باب او بشرح ملامظفر معروف است . و رجوع به مظفر و ...
-
سروی
لغتنامه دهخدا
سروی .[ س َرْ ] (اِخ ) میر علیشیر نوایی گوید: ملا سروی ولدحافظ علی بیرجندی است که عالم قرائت را در این زمانها برابر او کسی ندانسته . اما غریب هیأت مطبوع دارد... اما شاعری معنی دیگر است . از او است این مطلع:کاشکی دامن کشان آید قد رعنای اوتا نبیند دید...
-
نظام الدین
لغتنامه دهخدا
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) عبدالعلی (ملا...)بن محمدبن حسین حنفی بیرجندی ملقب به نظام الدین ، از دانشمندان وریاضی دانان قرن دهم است . او راست : الابصار و الاجرام ،البلاد، بیست باب در معرفت تقویم ، التحفةالحاتمیة دراسطرلاب ، تذکرةالاحباب ، ترج...
-
صفیحة
لغتنامه دهخدا
صفیحة. [ ص َ ح َ ] (ع ص ، اِ) شمشیر پهناور. || روی پهن از هر چیزی . || تخته ٔ در. || سنگ پهن . (منتهی الارب ).- صفیحة الوجه ؛ پوست [ روی ] . (منتهی الارب ). ج ، صفایح .|| هر یک از هشت استخوان که جمجمه مرکب از آن است و آن را قبیله نیز گویند. || مقصود...
-
اجرام اثیریه
لغتنامه دهخدا
اجرام اثیریه . [ اَ م ِ اَ ری ی َ/ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارتست از اجسام فلکیه با آنچه در اوست و من حیث المجموع بعالم بالا تعبیر کنند چنانکه عبدالعلی بیرجندی در پاره ای از تصانیف خود ذکر کرده . و جرم ستاره ، نور و روشنائی آن باشد در فلک ، چنا...
-
دائر
لغتنامه دهخدا
دائر. [ءِ ] (ع ص ) گِردگَرد. گردنده . گردان . گردش کننده . (آنندراج ). || صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: نزد اهل هیئت قوسی از مدار روزانه ٔ ستاره را نامندکه در میان مرکز ستاره و دائره ٔ افق قرار دارد و عبدالعلی بیرجندی در هیئت فارسی گفته است : و از م...
-
تعدیل اول
لغتنامه دهخدا
تعدیل اول . [ ت َ ل ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن را اختلاف اول هم نامند چه نخستین تفاوتی است که یافت شود و آن تعدیل مفرد نیز خوانده شود بسبب انفرادش از غیر آن برخلاف تعدیل دوم که با اول درآمیخته است . و این اصطلاح در نزد اهل هیأت است ولی ا...
-
خط نصف النهار
لغتنامه دهخدا
خط نصف النهار. [ خ َطْ طِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (اِخ ) دایره ٔ موهومه ای است در زمین که از دو قطب می گذرد و خط استواء را در زاویه قائمه قطع می کند. (از ناظم الاطباء). در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است : نزد ارباب هیئت ، خطیست واصل بین دو نقطه ٔ شمال و جنوب ...