بشرفلغتنامه دهخدابشرف . [ ب ِ ش ِ رَ / ب َ ش ِ رِ ] (ع اِ) پیش در آمد در آواز یا موزیک . (دزی ج 1 ص 89). || چیزی که از پیش واقع شده یا از پیش خبر دهد. (دزی ج 1</spa
بیشرففرهنگ مترادف و متضاد۱. بیآبرو، بیحیثیت، بیعرض، بیعزت، بیشرافت ۲. بیناموس، نانجیب ≠ شریف ۳. پست، رذل
بیناموسیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیعصمتی، بیعفتی ≠ پاکدامنی، عفت ۲. بیآبرویی، بیشرافتی، بیشرفی ۳. فسق و فجور
dishonourدیکشنری انگلیسی به فارسیناامید کننده، رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت، ننگین کردن، خوار کردن
dishonorدیکشنری انگلیسی به فارسیناامید کننده، رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت، ننگین کردن، خوار کردن