تابشیلغتنامه دهخداتابشی . [ب ِ ] (اِخ ) منسوب است به تابشه که نام جد ابوالفضل عبدالرحمن بن زریک تابشه بخاری تابشی است (سمعانی ).
خوردگی تابشیradiation corrosionواژههای مصوب فرهنگستانخوردگی فلز براثر تابش شدید ذراتی همچون نوترون یا دیگر ذرات پُرانرژی
دماسنج تابشیradiant thermometer, radiation-energy thermometerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که دمای جسم سیاه یک ماده را با سنجش تابش گرمایی آن تعیین میکند
ایمنی تابشیradiation safetyواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن با اِعمال روشها و مقررات ویژه و به کار بردن مواد خاص از آسیب تابشهای یوننده جلوگیری میشود
خوردگی تابشیradiation corrosionواژههای مصوب فرهنگستانخوردگی فلز براثر تابش شدید ذراتی همچون نوترون یا دیگر ذرات پُرانرژی
دماسنج تابشیradiant thermometer, radiation-energy thermometerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که دمای جسم سیاه یک ماده را با سنجش تابش گرمایی آن تعیین میکند
ایمنی تابشیradiation safetyواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن با اِعمال روشها و مقررات ویژه و به کار بردن مواد خاص از آسیب تابشهای یوننده جلوگیری میشود
خوردگی تابشیradiation corrosionواژههای مصوب فرهنگستانخوردگی فلز براثر تابش شدید ذراتی همچون نوترون یا دیگر ذرات پُرانرژی
دماسنج تابشیradiant thermometer, radiation-energy thermometerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که دمای جسم سیاه یک ماده را با سنجش تابش گرمایی آن تعیین میکند
ایمنی تابشیradiation safetyواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن با اِعمال روشها و مقررات ویژه و به کار بردن مواد خاص از آسیب تابشهای یوننده جلوگیری میشود
بازترکیب برخوردی ـ تابشیcollision-radiative recombinationواژههای مصوب فرهنگستانگیراندازی الکترون توسط یون که همراه با گسیل یک یا چند فوتون است