تاربافۀ ناهمدوسincoherent fiber bundleواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تارهای نوری که برای انتقال نور به کار میرود
تاربافهfiber bundleواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تارهای نوری شفاف که برای انتقال نور یا تصویر به کار میرود
تاربافۀ همدوسcoherent fiber bundleواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تارهای نوری که برای انتقال تصویر به کار میرود
پیوندینۀ تاربافهایfascicular graftواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینۀ عصبی که در آن رشتهعصبهای دستهشده نزدیک به یکدیگر قرار داده میشوند و سپس جداگانه به هم بخیه میشوند