لغتنامه دهخدا
تأسی . [ ت َ ءَس ْ سی ] (ع مص ) (از «أس و») یکدیگر را به صبر فرمودن . (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ). || تسلی گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تصبر و تعزی . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). صبر کردن . (دهار). تجلد و تحمل . (قطر المحیط). شکیبایی . آرام شدن . || اقتدا ک