لغتنامه دهخدا
تجوب . [ ت َ ] (اِخ ) قبیله ایست از حِمْیَر. و از آن قبیله است ابن ملجم تجوبی قاتل امیرالمؤمنین علی (ع ) و در این شعر ولیدبن عقبة:الا ان خیرالناس بعد ثلاثةقتیل التجیبی الذی جاء من مصر.جوهری لفظ «تجیبی » را تصحیف کرده «تجوبی » خوانده بگمان اینکه از لفظ ثلاثة خلفای