تدریجیلغتنامه دهخداتدریجی . [ ت َ ] (ص نسبی ) منسوب به تدریج .- تدریجی کردن کاری را ؛ عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن .- عمل تدریجی ؛ کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. (ناظم الاطباء). مقابل دفعی .
تکامل تدریجی،فرگشت تدریجیgradual evolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل که در آن میزان گستردگی تغییر در مقایسه با دورة زمانی وقوع آن اندک است
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
تکامل تدریجی،فرگشت تدریجیgradual evolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل که در آن میزان گستردگی تغییر در مقایسه با دورة زمانی وقوع آن اندک است
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
evanescenceدیکشنری انگلیسی به فارسیتبخیر، امحاء، ناپایداری، محو تدریجی، فقدان تدریجی، ناپدیدی، غیب زدگی، زوال تدریجی
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
تکامل تدریجی،فرگشت تدریجیgradual evolutionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تکامل که در آن میزان گستردگی تغییر در مقایسه با دورة زمانی وقوع آن اندک است