تردلةلغتنامه دهخداتردلة. [ ت ُ دِل ْ ل َ ] (ع اِ) ج ، ترادل . نوعی از باسترک بزرگ است . تُرْدَنشا. تُرْدِلاّ . رجوع به تُرْدة شود. (از دزی ج 1 ص 144).
تردالواژهنامه آزادبه معنای رازدار. به معنای درخت شاداب. تردال از ترکیب دو کلمه تر.و دال تشکیل شده است که کلمه تر به معنی خیس و مخالف خشک است. و.کلمه دال به معنی نوک پستان است وبه خانمی گفته می شود که بسیار شیر دارد ودائما نوک پستانش خیس و تر می باشد.