ترفندهلغتنامه دهخداترفنده . [ ت َ ف َ دَ / دِ ] (اِ) بمعنی ترفند است که دروغ و بیهوده و تزویر و مکر و حیله باشد و به این معنی بجای حرف ثالث ، قاف هم بنظر آمده است . (برهان ).بیهوده باشد. (اوبهی ). همان ترفند مذکور. (شرفنامه ٔمنیری ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تر
ارْتَکَبَ اّحتيالاًدیکشنری عربی به فارسیکلاهبرداري کرد , فريب داد , گول زد , تقلّب کرد , ترفندي به کار گرفت , حقّه اي زد