تصفحلغتنامه دهخداتصفح . [ ت َ ص َف ْ ف ُ ] (ع مص ) چیزی باستقصا بنگریستن . (زوزنی ). نگریستن چیزی باستقصا. (تاج المصادر بیهقی ). نظر کردن در ظاهر کار و جستجوی آن نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در کاری به خوب وجه نظر کردن و حاصل این تلاش تفحص و جستجو است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ||
تصفحفرهنگ فارسی عمید۱. چیزی را بهدقت ملاحظه کردن.۲. رسیدگی و جستجو کردن.۳. کتابی را صفحهبهصفحه و بادقت مطالعه کردن.
تصفحفرهنگ فارسی معین(تَ صَ فُّ) [ ع . ] (مص م .) 1 - چیزی را به دقت نگریستن . 2 - کتابی را صفحه به صفحه و به دقت مطالعه کردن .
تشفیةلغتنامه دهخداتشفیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) سودمند گردیدن . || افزون شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تسفعلغتنامه دهخداتسفع. [ ت َ س َف ْ ف ُ ] (ع مص ) گرم شدن به آتش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد): اتیتنی فی غداة قِرَّة و انا اتسفع بالنار. (اقرب الموارد).
تسفهلغتنامه دهخداتسفه . [ ت َ س َف ْ ف ُه ْ ] (ع مص )سفاهت شنوانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || جنبانیدن باد درخت را. (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). کج و سایه دار گردیدن باد شاخها را و جنبانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقر
تسفیحلغتنامه دهخداتسفیح . [ ت َ] (ع مص ) کار بیهوده کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تسفیعلغتنامه دهخداتسفیع. [ ت َ ] (ع مص ) سوختن آتش و باد گرم روی را و رنگ گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
فتشلغتنامه دهخدافتش . [ ف َ ] (ع مص ) کاویدن . (منتهی الارب ) تصفح . || پرسیدن وبسیار جستن . (اقرب الموارد). جستجو کردن . (غیاث ).
متصفحلغتنامه دهخدامتصفح . [ م ُ ت َ ص َف ْ ف ِ ] (ع ص ) نظرکننده در ظاهر کار و جستجوی آن نماینده . (آنندراج ). کسی که می نگرد ظاهر چیزی را و جستجو کننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصفح شود. || آزماینده . (ناظم الاطباء). || ملاحظه کننده . (ناظم الاطباء) <spa
متصفحلغتنامه دهخدامتصفح . [ م ُ ت َ ص َف ْ ف ِ ] (ع ص ) نظرکننده در ظاهر کار و جستجوی آن نماینده . (آنندراج ). کسی که می نگرد ظاهر چیزی را و جستجو کننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصفح شود. || آزماینده . (ناظم الاطباء). || ملاحظه کننده . (ناظم الاطباء) <spa