لغتنامه دهخدا
تعضیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از «ع ض و») عضوعضو کردن و پراکنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ). اندام اندام کردن و جدا نمودن و منه الحدیث : لاتعضیة فی المیراث الا فیما حمل القسم ؛ ای لاتجزیة فی الشی ٔ کالحبةمن الجوهر ولکنه یباع فیقسم ثمنه . (منتهی الارب ). پاره پاره کردن و جدا نمو