تغضغضلغتنامه دهخداتغضغض . [ ت َ غ َ غ ُ ] (ع مص ) کم گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کم کردن آب . (تاج المصادر بیهقی ). کم کردن و کم گردیدن آب و جز آن مات فلان ببطنته لم یتغضغض منها شی ٔ. (از اقرب الموارد).
تغذغذلغتنامه دهخداتغذغذ. [ ت َ غ َ غ ُ ] (ع مص ) برجستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برجهیدن آهو. (از اقرب الموارد).
متغضغضلغتنامه دهخدامتغضغض . [ م ُ ت َ غ َ غ ِ ] (ع ص ) کم گردنده . (آنندراج ). کم شده و نقصان یافته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغضغض شود.
متغضغضلغتنامه دهخدامتغضغض . [ م ُ ت َ غ َ غ ِ ] (ع ص ) کم گردنده . (آنندراج ). کم شده و نقصان یافته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغضغض شود.