تقلیزلغتنامه دهخداتقلیز. [ ت َ ] (ع مص ) سپوختن ملخ دم را بر زمین تا بیضه دهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دم بر زمین فروکردن ملخ . (از اقرب الموارد).
تیقلیشلغتنامه دهخداتیقلیش . (اِ) سریش . چریش . برواق . خنثی . اَبُجَة اسفودالس . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
تقلزلغتنامه دهخداتقلز. [ ت َ ق َل ْ ل ُ ] (ع مص )شادمانی کردن . || دویدن بز کوهی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تکلیزلغتنامه دهخداتکلیز. [ ت َ ] (ع مص ) فراهم آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تیقلیسلغتنامه دهخداتیقلیس . (یونانی ، اِ) اسم یونانی خنثی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
تقلسلغتنامه دهخداتقلس . [ ت َ ق َل ْ ل ُ ] (ع مص ) کلاه پوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلاه . نهادن . (زوزنی ) (از اقرب الموارد).