لغتنامه دهخدا
تلون . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع مص ) برنگ شدن . (تاج المصادر بیهقی ). رنگ به رنگ شدن . (دهار) (مجمل اللغة). رنگ گرفتن . (زوزنی ). گوناگون شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رنگ گرفتن و رنگی غیر از رنگ خود گرفتن . (از اقرب الموارد). رنگارنگ شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || مخت