خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلیبار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تلیبار
/talibār/
معنی
= تلمبار
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلیبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تلیوار› [عامیانه] talibār = تلمبار
-
تلیبار
لغتنامه دهخدا
تلیبار. [ ت َ ] (اِ) خانه ای را گویند که بجهت کرم پیله نگاه داشتن ، چوب بندی کنند تا پیله حاصل شود. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). در گیلکی تِلِمبار. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). آن را تلیمبار نیز گویند. (انجمن...
-
تلیبار
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) نک تلمبار.
-
جستوجو در متن
-
تیلمبار
لغتنامه دهخدا
تیلمبار. [ ل ُ ](اِ) تلیبار. (ناظم الاطباء). رجوع به تلیبار شود.
-
تلیوار
لغتنامه دهخدا
تلیوار. [ ت َ لی ] (اِ) تلیبار است و آن خانه ای باشد که در آن کرم ابریشم نگاهدارند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به تلیبار و تلمبار و تلنبار شود.
-
تلمبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تلنبار، تلانبار› [عامیانه] talambār ۱. هرچیز زیاد که روی هم ریخته و انبار شده باشد.۲. جای مخصوصی که برای پرورش کرم ابریشم درست کنند؛ پیلهانبار؛ تلیبار؛ تلیوار.
-
تلنبار
لغتنامه دهخدا
تلنبار. [ ت َ / ت ِ لَم ْ / لِم ْ ک َ دَ ] (اِ) تلمبار. تلیبار. رجوع به این دو کلمه و ماده ٔ بعد شود.
-
تلنبار کردن
لغتنامه دهخدا
تلنبار کردن . [ ت َ / ت ِ لَم ْ / لِم ْ ] (مص مرکب )مجازاً، جمع کردن بر روی یکدیگر بی نظمی و بی قاعده ای و بی تصرفی . از چیزی یا چیزهای بسیار در جایی گردکردن و غالباً بی نتیجه و حاصل و معنائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تلمبار و تلیبار شود...
-
تلمبار
لغتنامه دهخدا
تلمبار. [ ت ِ ل ِ / ت َ ل َ ] (اِ) بنایی از چوب دارای چند طبقه ولی ارتفاع یک طبقه بیش از نیم ذرع نیست . در فرش هر طبقه برگ توت ریخته کرم ابریشم را روی آنها پرورش میکنند. اصلاً این لفظ اصطلاح اهل گیلان است و اکنون در تهران هم استعمال میشود. (فرهنگ نظا...