تمسخر کردنلغتنامه دهخداتمسخر کردن . [ ت َ م َ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فسوس ولاغ کردن و مسخره نمودن مر کسی را. (ناظم الاطباء).
تمسخر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دست انداختن، دست گرفتن ۲. بهمسخره گرفتن، ریشخند کردن، مسخره کردن، استهزا کردن ≠ تحسین کردن
تمسخرلغتنامه دهخداتمسخر. [ ت َ م َ خ ُ ] (ع مص منحوت ) لاغ و فسوس و سخره . رجوع به فسوس کردن شود (از ناظم الاطباء).
تمسخرلغتنامه دهخداتمسخر. [ ت َ م َ خ ُ ] (ع مص منحوت ) لاغ و فسوس و سخره . رجوع به فسوس کردن شود (از ناظم الاطباء).
تمسخرلغتنامه دهخداتمسخر. [ ت َ م َ خ ُ ] (ع مص منحوت ) لاغ و فسوس و سخره . رجوع به فسوس کردن شود (از ناظم الاطباء).