توفانلغتنامه دهخداتوفان . (اِ) شور و غوغا و فریاد و صدا و غلغله ای که از ازدحام مردم و یا جانوران درافتد و غرش و خروش دریا وتندباد و باد شدید و طوفان . (ناظم الاطباء). بعضی طوفان را معرب توفان دانسته اند که در قاموس گفته باران سخت و آب که از زمین برآید و هر چیز که غالب و سیارباشد و همه را فروگ
توفانلغتنامه دهخداتوفان . (اِخ ) (... غاصب ) پنجمین از امرای برار پس از برهان عمادشاهی . مدت حکومت از سال 970 تا 976 هَ . ق . بوده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود.
توفانلغتنامه دهخداتوفان . (اِخ ) دوست وامق بود که با او بگریخت . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 399) (از برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) : یکی دوستش بود توفان به نام بسی آزموده به ناکام و کام .عنصری
تئوفانلغتنامه دهخداتئوفان . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) مورخ بیزانسی (750-817 م .) است . وی به تبعیت از عقاید «لئون ارمنی » دست بمبارزه ٔ شدیدی علیه «ایکونوکلاست ها» زد و تبعید شد و بسال 817 در «ساموثراس
تئوفانلغتنامه دهخداتئوفان . [ ت ِ ءُ ] (اِخ ) تاریخ نویس و شاعر یونانی است که در قرن اول قبل از میلاد مسیح در «می تی لن » بدنیا آمد و به ایتالیا رفت و بخدمت «پومپه » پیوست و در تمام سفرها با وی همراه بود. پومپه بخاطر تئوفان ، آزادی «می تی لن » را تحصیل کرد. وی تاریخی از جنگهای رومیان که بسرداری
طوفانفرهنگ فارسی عمید۱. (هواشناسی) جریان شدید هوا؛ باد سخت و تند.۲. [مجاز] هر نوع اتفاق ناخوشایند.۳. [مجاز] همهمه.۴. [قدیمی] آب فراوان یا سیل شدید که ناگهان مساحت زیادی از زمین را فراگیرد و غرق کند.
طوفانلغتنامه دهخداطوفان . (ع اِ)انقلاب سخت هوا. || باران سخت . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). باران که همه جا رسد. (مهذب الاسماء). || آب بسیار که همه را بپوشد. (منتهی الارب ). آب که همه چیز را فراگیرد. آب که از زمین برآید و همه را غرق کند. سیل غرق کننده . (منتخب اللغات ). سیل یا آب که از زمین
طوفانلغتنامه دهخداطوفان . [ طَ وَ ] (ع مص ) طوف . گرد و پیرامون کعبه گشتن . (منتهی الارب ). گرد ورآمدن . (زوزنی ). گرد برآمدن . (تاج المصادر). گرد چیزی گشتن . (منتخب اللغات ).
توفانیدیکشنری فارسی به انگلیسیangry, gusty, rough, rugged, squally, surly, tempestuous, turbulent, wild, windy, stormy
خُردلرزۀ توفانstorm microseismواژههای مصوب فرهنگستانخُردلرزهای بلنددوره ناشی از موجهای اقیانوس که دورۀ تناوب آن بیش از 25 ثانیه است
رهگیر توفانstorm chaserواژههای مصوب فرهنگستانفردی که با وسیلۀ نقلیۀ توفانهای همرَفتی شدید را برای تفریح یا پژوهش علمی رهگیری میکند
توفان محلی شدیدsevere local stormواژههای مصوب فرهنگستانهر توفان مخرب شدید محلی، مانند توفان تندری شدید و توفان تگرگ و پیچند
توفان آتشfire stormواژههای مصوب فرهنگستانهمرَفت ناگهانی ناشی از آتشسوزی شدید و پیوسته در ناحیهای وسیع
توفان باد شیبslope windstormواژههای مصوب فرهنگستانبادهای خیلی قوی، معمولاً جَستی و گاهی بهصورت باد سخت، که به سوی دامنۀ بادپناه رشتهکوه به پایین میوزد متـ . توفان باد فروشیب downslope windstorm
خُردتوفانsubstorm, magnetic substormواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از شفقهای یونسپهری و آشفتگیهای مغناسپهری که از سی دقیقه تا یک ساعت دوام میآورند
خُردلرزۀ توفانstorm microseismواژههای مصوب فرهنگستانخُردلرزهای بلنددوره ناشی از موجهای اقیانوس که دورۀ تناوب آن بیش از 25 ثانیه است
برج هشدار توفانstorm warning towerواژههای مصوب فرهنگستانبرجی عموماًً ساختهشده از فولاد برای نمایش نشانهای هشدار توفان
ترانَهِشتوفانstorm transpositionواژههای مصوب فرهنگستانفن بهکاررفته برای تعیین بارش بیشینۀ محتمل با جابهجایی یک گرتۀ عمق-پهنه- مدت بارش از محل رویداد واقعی آن به مکانی که رخداد آن انتظار میرود