تکنویس ـ بسخوانwrite once and read many times, write once read manyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ابزار که امکان یک بار ذخیرهسازیِ داده در رسانۀ انبارش را فراهم میکند بهنحویکه نتوان آن را پاک کرد و فقط بتوان دادهها را از روی آن خواند متـ . تک ـ بس WORM
حافظۀ تکنویس ـ بسخوانWORM memoryواژههای مصوب فرهنگستاننوعی انبارۀ داده که در آن از لیزر برای خواندن دادهها استفاده میشود نه از وسایل مغناطیسی اختـ . حافظۀ تک ـ بس
همراهیaccompanimentواژههای مصوب فرهنگستانموسیقیپردازی (music making) بهعنوان پسزمینه برای یک یا چند تکخوان یا تکنواز
رسیتالrecitalواژههای مصوب فرهنگستانکنسرتی که غالباً یک تکنواز یا تکخوان، گاه با یک یا چند همراهیکننده برگزار میکند
تکخوانsoloistواژههای مصوب فرهنگستانخواننده یا نوازندهای که قطعۀ موسیقی را غالباً بدون همراهی اجرا کند متـ . تکنواز
پیشفرودcadenzaواژههای مصوب فرهنگستانبخش انتهایی قسمت اول کنسرتوی کلاسیک یا رومانتیک که در آن تکنواز بدون همراهی ارکستر و غالباً بهصورت بداهه به هنرنمایی میپردازد
سوناتsonataواژههای مصوب فرهنگستان1. قطعهای سازی برای یک یا چند تکنواز، معمولاً در چند پویه، که در دوران باروک شکل گرفت 2. شاخصترین فرم موسیقی غرب از دوران کلاسیک به بعد که دارای سه بخش گشایش و گسترش و بازگشایش است