تقنولغتنامه دهخداتقنؤ. [ ت َ ق َن ْ ن ُءْ ] (ع مص ) به حنا رنگ کردن ریش را. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سخت سرخ شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تقنئة شود.
تقنیفلغتنامه دهخداتقنیف . [ ت َ ] (ع مص ) بریدن و پاره پاره کردن ، یقال : قنفه ُ بالسیف ؛ قطعه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
تکنیفلغتنامه دهخداتکنیف . [ ت َ ](ع مص ) گرد چیزی درآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). احاطه کردن و فراز گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). احاطه کردن . (از اقرب الموارد).