لغتنامه دهخدا
غضف . [ غ َ ض َ ] (ع اِمص ) فروهشتگی گوش . سست گوش گردیدن . (منتهی الارب ): غضف سگ ؛ فروهشتگی گوش آن و خم شدن آن به پشت خلقةً. (از قطر المحیط) . سستی گوش . (مهذب الاسماء). || (مص ) تاریک گردیدن شب . (منتهی الارب ). غضف لیل ؛ تاریک شدن و تیره گردیدن شب . (از اقرب الموارد). نوع