لغتنامه دهخدا
جزء. [ج ُزْءْ ] (اِخ ) ابن معاویةبن حصن بن عبادةبن نزال بن مرةبن عبیدبن مقاعس بن عمروبن کعب بن سعدبن زید مناةبن تمیم تمیمی سعدی . وی عموی احنف بن قیس بود. ابوعمر گوید: جزء از طرف عمر عامل اهواز بود و او را صحبتی است . ولی این گفته درست نیست زیرا من (صاحب الاصابة) بارها بیان د