زیلوچهلغتنامه دهخدازیلوچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) (از: زیلو + چه ، پسوند تصغیر). (حاشیه ٔ برهان چ معین ). پلاس و گلیم کوچک را گویند همچو بوق وبوقچه و صندوق و صندوقچه و امثال آن . (برهان ). مصغرزیلو. گلیم و پلاس کوچک . (ناظم الاطباء) :
جلوهلغتنامه دهخداجلوه . [ ج َل ْ وَ ] (اِخ ) از آبهای ضباب است در حمی . (حمی ضریه ). (از معجم البلدان ).