جنسیسازیsexualisation/ sexualization, eroticisation/ eroticisation / eroticization, libidinisation/ libidinizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند تخصیص کارمایۀ جنسی به عضوی یا عملی که بهطور معمول صرفاً جنسی نیست متـ . شهوانیسازی erotisation
تُنُکسازی گزینشیselection thinningواژههای مصوب فرهنگستانبرش درختان چیرهای که قطر آنها از حد مجاز بیشتر است بهمنظور ایجاد شرایط مناسب برای رشد مطلوب درختان کمقطر
گزینش جنسیsexual selectionواژههای مصوب فرهنگستانصورتی از انتخاب طبیعی که در آن براساس نظریۀ داروین، یک جنس، جنس مقابل را برمیگزیند
جنسیلغتنامه دهخداجنسی . [ ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به جنس . (فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح متداول امروزی ، آنچه مربوط به امور شهوانی باشد. (فرهنگ فارسی معین ): اعمال جنسی .- جاذبه ٔ جنسی ؛ کششی که از نظر غریزه ٔ جنسی میان دو موجود نر و ماده پدید می آید.- <span
تاختزنیswingingواژههای مصوب فرهنگستانمبادلۀ شریک جنسی با یکدیگر برای ارتباط جنسی متـ . تاختزنی جنسی
sexدیکشنری انگلیسی به فارسیارتباط جنسی، جنسیت، سکس، روابط جنسی، جنس مونث، احساسات جنسی، تذكير و تأنيث، سکسی کردن، جنسی