جهانسوزلغتنامه دهخداجهانسوز. [ ج َ ] (اِخ ) لقب علاءالدین حسین ، برادر قطب الدین محمد. رجوع به ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 262 شود.
جهانسوزلغتنامه دهخداجهانسوز. [ ج َ ] (نف مرکب ) سوزنده ٔ جهان : حریص و جهانسوز و سرکش مباش ز خاک آفریدت چو آتش مباش . سعدی . || دشمن کش . کشنده ٔ خصم : خورشید چو تیغ از او جهانسوزپوشیده بشب برهنه در روز
علاءالدین جهانسوزلغتنامه دهخداعلاءالدین جهانسوز. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ج َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین غوری شود.
علاءالدین جهانسوزلغتنامه دهخداعلاءالدین جهانسوز. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ج َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین غوری شود.
اتسزلغتنامه دهخدااتسز. [ اَ س ِ ] (اِخ ) ابن علاءالدین جهانسوز. حاکم فیروزکوه از قبل سلطان محمد خوارزمشاه . رجوع به حبط1 ص 413 شود.
حسین غوریلغتنامه دهخداحسین غوری . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن حسن ، ملقب به علاءالدین جهانسوز ملک الجبال عباسی . از 545 - 556 هَ . ق . پادشاه غور بوده است . وی دولت غوریه ٔ فیروزکوه را بسط داد و بهرامشاه غزنوی را شکست و شهر
خیرهکشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیباک، ستمگر، ظالم ۲. خونریز، خونآشام، سفاک، خونخوار، ضعیفکش ≠ ضعیفنواز ۳. جهانسوز ۴. بیباک، بیپروا ۵. سرکش، عاصی
علاءالدین جهانسوزلغتنامه دهخداعلاءالدین جهانسوز. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ج َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین غوری شود.