جيءدیکشنری عربی به فارسیبتونه سربي (براي نگاهداري قاب شيشه) , ميله سربي , بتونه سربي , امد , گذشته فعل امدن
انبار با جوّ مهارشدهcontrolled atmosphere storage, CA 1واژههای مصوب فرهنگستانانبار مواد غذایی در محفظهای که فشار هوا و رطوبت آن دقیقاً مهار شده است
جی جیلغتنامه دهخداجی جی . (ع اِ صوت ) کلمه ایست که بوسیله ٔ آن شتران را بسوی آب میخوانند. (منتهی الارب ).
زی زیلغتنامه دهخدازی زی . (ع اِ) (از «زی ز») حکایت آواز پریان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به زیزم شود.
جگی جگیلغتنامه دهخداجگی جگی . [ ج ِ ج ِ ] (اِ) لفظی است که در وقت جزع و فزع در طلب و مبالغه و در اخذ گویند و زنان بهنگام لذت مباشرت بر زبان رانند. (برهان ). و رجوع به آنندراج شود. || غبغب و آن گوشتی نرم زیر زنخدان باشد. (غیاث اللغات از سراج ) (آنندراج ).- جگی جگی گاه