۱. کنارهنشین ≠ صدرنشین ۲. حومهنشین، مهاجرنشین، حلبیآبادی
۱. کنارهنشینی ۲. حومهنشینی، مهاجرنشینی
۱. تنها گذاشتن، گوشهنشین کردن ۲. به حاشیهراندن، حاشیهنشین کردن