حاشیهایmarginalواژههای مصوب فرهنگستانویژگی تَمَکنی که در آن جفتها در طول حاشیۀ یک تخمدان سادۀ تکبرچهای قرار دارند
پتانسیل حاشیهایsatellite potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل کُنش غیرطبیعی و کوچکی که جدا از پتانسیل کنش اصلی است
آبسنگ حاشیهایfringing reef, shore reefواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگی که مستقیماً به ساحل قاره یا جزیره متصل است
توزیع حاشیهایmarginal distributionواژههای مصوب فرهنگستانتوزیع احتمال هریک از متغیرها یا ترکیبی از آنها، در توزیعی چندمتغیره
پتانسیل حاشیهایsatellite potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل کُنش غیرطبیعی و کوچکی که جدا از پتانسیل کنش اصلی است
آبسنگ حاشیهایfringing reef, shore reefواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگی که مستقیماً به ساحل قاره یا جزیره متصل است
توزیع حاشیهایmarginal distributionواژههای مصوب فرهنگستانتوزیع احتمال هریک از متغیرها یا ترکیبی از آنها، در توزیعی چندمتغیره
محشیفرهنگ فارسی عمید۱. آنکه چیزی را حاشیه بدهد و با حاشیه بیاراید؛ حاشیهزننده.۲. کسی که بر کتابی حاشیه بنویسد؛ حاشیهنویس.
پتانسیل حاشیهایsatellite potentialواژههای مصوب فرهنگستانپتانسیل کُنش غیرطبیعی و کوچکی که جدا از پتانسیل کنش اصلی است
تابع چگالی حاشیهایmarginal density functionواژههای مصوب فرهنگستانتابع چگالی هریک از متغیرها یا ترکیبی از آنها، در یک تابع چگالی چندمتغیره متـ . چگالی حاشیهای marginal density
آبسنگ حاشیهایfringing reef, shore reefواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگی که مستقیماً به ساحل قاره یا جزیره متصل است
توزیع حاشیهایmarginal distributionواژههای مصوب فرهنگستانتوزیع احتمال هریک از متغیرها یا ترکیبی از آنها، در توزیعی چندمتغیره