ارباجلغتنامه دهخداارباج . [ اِ ] (ع مص ) پسران کوتاه بالا آوردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
اربازلغتنامه دهخداارباز. [ اِ ] (ع مص ) زیرک گردانیدن . (از منتهی الارب ). عاقل کردن . (از ذیل اقرب الموارد). || فربه نمودن گوسپند و مانند آن . (از منتهی الارب ).
ارباشلغتنامه دهخداارباش . [ اِ ] (ع مص ) برگ برآوردن و شکافته شدن درخت . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).