حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) از پاکت بلوک قونقری است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ](اِخ ) قریه ای در کمتر از چهارفرسنگی جنوبی گلخنگان .به جنوب بوانات . (جغرافیای مفصل غرب ایران ص 115).
عصامیلغتنامه دهخداعصامی . [ ع ِ ] (اِخ ) لقب عبدالملک بن حسین بن عبدالملک مکی عصامی ، از مورخان قرن دوازدهم هجری . رجوع به عبدالملک (ابن حسین بن ...) شود.
عصامیلغتنامه دهخداعصامی . [ ع ِ ] (اِخ ) لقب علی بن اسماعیل بن ابراهیم بن محمد اسفرایینی عصامی ، از رجال بلاغت در قرن دهم هجری است . رجوع به علی عصامی شود.
قنبرلغتنامه دهخداقنبر.[ قَم ْ ب َ ] (اِخ ) نام ابوالشعثاء مولی بن معمر است و نام قنبر را علی علیه السلام به وی داد : امیر عاصم و عمار یاسر و مقدادصهیب و زهره و زید و قتاده و قنبر. ناصرخسرو.صد شکر که مداح شه مردانم ثابت به ثنا و
حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) از پاکت بلوک قونقری است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ](اِخ ) قریه ای در کمتر از چهارفرسنگی جنوبی گلخنگان .به جنوب بوانات . (جغرافیای مفصل غرب ایران ص 115).
حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) از پاکت بلوک قونقری است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
حسامیلغتنامه دهخداحسامی . [ حَس ْ سا ](اِخ ) قریه ای در کمتر از چهارفرسنگی جنوبی گلخنگان .به جنوب بوانات . (جغرافیای مفصل غرب ایران ص 115).