حسین صیمریلغتنامه دهخداحسین صیمری . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ م ُ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدجعفر صیمری مکنی به ابوعبداﷲ فقیه رجال شناس . از اهالی صیمر خوزستان و قاضی مدائن (تیسفون ) بود. وی در 351 هَ . ق . 962/ م . متولد و در بغداد در شوال <
حسین صیمریلغتنامه دهخداحسین صیمری . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ م ُ ] (اِخ ) ابن مفلح بن حسن بحرینی ملقب به نصیرالدین فقیه . متوفی در محرم 933 هَ . ق . / 1526 م . در سن هشتاد سالگی درگذشت و در سلم آباد خوزست
قاتل سیاسیassassinواژههای مصوب فرهنگستانفرد مزدور یا متعصبی که با هدف سیاسی شخص یا اشخاصی را به قتل میرساند متـ . قاتل
رژیم آسیاییAsian dietواژههای مصوب فرهنگستانروش سنتی غذا خوردن در آسیا و خصوصاً نواحی شرقی و جنوبی آن که در آن عموماً گوشت غذای اصلی نیست، بلکه برنج و سبزیجات و ماهی و میوههای تازه و مصرف فراوان ادویه وجه غالب است
بازیهای آسیاییAsian Games, Asiadواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که از سال1951، و هر چهار سال یک بار میان کشورهای آسیایی برگزار میشود
بازیهای پاراآسیاییAsian Para Gamesواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که هر چهار سال یک بار و بعد از بازیهای آسیایی برای ورزشکاران دارای معلولیت جسمی برگزار میشود متـ . بازیهای آسیایی معلولان
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) عبدالواحدبن حسین صیمری . رجوع به عبدالواحد... شود.
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. رجوع به حسین وفائی و حسین نقوی و حسین عاملی و حسین طغرائی و حسین صیمری و حسین خزاعی شود.
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن رواسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
دره حسینلغتنامه دهخدادره حسین . [ دَرْ رَ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره کوه بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 17هزارگزی جنوب راه فرعی خرم آباد به چقلوندی ، با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرواست . ساکنین از
حسن و حسینلغتنامه دهخداحسن و حسین .[ ح َ س َ ن ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) نام دو کوه است یا دو ریگ توده است و بسطام بن قیس مدفون است نزدیک حسن . (آنندراج ). || دو بطن است در طی . (آنندراج ). || نام دو پسر فاطمه ٔ زهرا است . (آنندراج ).
پهلوان حسینلغتنامه دهخداپهلوان حسین . [ پ َ ل َ ح ُ س َ ] (اِخ )رجوع به حسین ... در حبیب السیر چ خیام (ج 4 ص 53، 56، 64، 65، <span