خضماتلغتنامه دهخداخضمات . [ خ َ ض ِ ] (اِخ ) نام موضعی است در نزدیکی مدینه آنرا نقیعالخضمات نیز می گویند. (از معجم البلدان ).
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
خدمات اختصاصیbutler serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی شخصی که واحدهای پذیرایی ـ اقامتی سطح بالا ارائه میدهند
تأسیسات خدمات غذاییfood service establishmentواژههای مصوب فرهنگستانتأسیسات تجاری یا غیرتجاری عرضۀ مواد غذایی در محلی از زنجیرۀ توزیع که مصرفکننده غذا را از آنجا تحویل میگیرد
صنعت خدمات غذاییfood service industryواژههای مصوب فرهنگستانصنعتی که دربرگیرندۀ کلیۀ فعالیتهای مربوط به مهمانخانهها و غذاخوریها و دیگر واحدهای پذیرایی و تأمینکنندههای آنها میشود
پرهیزانۀ اسیدسازacid-ash diet, acid-ash food, acid-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی اسیدساز بیشتر از مواد غذایی قلیاساز است
پرهیزانۀ قلیاسازalkaline-ash diet, alkaline-ash food, alkaline-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی قلیاساز بیشتر از مواد غذایی اسیدساز است
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
حملۀ بندآوری خدماتdenial of service attackواژههای مصوب فرهنگستانحمله به شبکه که در طی آن درخواستهای اضافیِ بسیاری به سوی شبکه سرازیر میشود بهطوریکه ارتباطات عادی آن کُند یا بهطور کامل مختل میشود
خدماتservice 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع فعالیتهایی که واحدهای اقامتی و پذیرایی و خدماتی برای تأمین نیازهای مختلف مشتریان انجام میدهند
دفتر تمامخدماتfull-service shop, full-service, full-service agencyواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که خدمات متنوعی شامل خدمات روابطعمومی و رسانهای و تبلیغات و بازاریابی و نیز خدمات نوآورانه به کارسپاران ارائه میدهد