غیداءلغتنامه دهخداغیداء. [ غ َ ] (ع ص ) زن دوتا از نرمی و نازکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن خمیده بسبب نرمی . (از اقرب الموارد). ریک نازک نرم . (مهذب الاسماء). ج ، غید. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). || زنی که پوست بدن وی نازک و بغایت زیبا باشد. || زن درازگردن . (از اقرب الموارد).
غضیاءلغتنامه دهخداغضیاء. [ غ َض ْ ] (ع اِ) فراهم آمدنگاه درختان غضا، و یقصر. || (ص ) ارض غضیاء؛ زمین غضاناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمین بسیارغضا. || (اِ) رستنگاه غضا. (از اقرب الموارد).
غداًلغتنامه دهخداغداً. [ غ َ دَن ْ ] (ع مص ) چاشت خوردن . (منتهی الارب ): غدی یغدی غداً؛ اکل اول النهار. (اقرب الموارد). غدی کرضی ؛ اکل اول النهار. (تاج العروس ).
خویشتنداری غذاییdietary restraintواژههای مصوب فرهنگستانپرهیز از خوردن غذا برای حفظ یا دستیابی به وزن مناسب
ایمنی غذاییfood safetyواژههای مصوب فرهنگستانحصول اطمینان از اینکه مواد غذایی در هنگام حمل و آمادهسازی و نگهداری، آلودگیهای میکربی و شیمیایی و فیزیکی پیدا نمیکنند و سبب بیماری مصرفکنندگان نمیشوند
بهرۀ غذاییnutrient rewardواژههای مصوب فرهنگستانمیزان فایدهای که از خوردن یک محصول غذایی خاص به فرد میرسد
پرهیزانۀ اسیدسازacid-ash diet, acid-ash food, acid-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی اسیدساز بیشتر از مواد غذایی قلیاساز است
پرهیزانۀ قلیاسازalkaline-ash diet, alkaline-ash food, alkaline-ash residueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رژیم غذایی که در آن مقدار مواد غذایی قلیاساز بیشتر از مواد غذایی اسیدساز است
خویشتنداری غذاییdietary restraintواژههای مصوب فرهنگستانپرهیز از خوردن غذا برای حفظ یا دستیابی به وزن مناسب
دادههای موجودی غذاییfood supply dataواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعاتی که درمورد غذای دردسترسجامعه موجود است
ایمنی غذاییfood safetyواژههای مصوب فرهنگستانحصول اطمینان از اینکه مواد غذایی در هنگام حمل و آمادهسازی و نگهداری، آلودگیهای میکربی و شیمیایی و فیزیکی پیدا نمیکنند و سبب بیماری مصرفکنندگان نمیشوند