خدمهفرهنگ فارسی عمید۱. = خادم۲. مجموع کارکنان یک وسیله، مکان، یا ماشین: خدمهٴ مسجد، خدمهٴ هواپیما، خدمهٴ هتل.
خدمةلغتنامه دهخداخدمة. [ خ َ م َ ] (ع اِ) ساعت از شب واز روز. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از قاموس ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد).
خدمةلغتنامه دهخداخدمة. [ خ َ دَ م َ ] (ع اِ)دوال سطبر تافته شده مانند حلقه ای بر خردگاه شتر بسته پاافزار وی را بدان محکم کنند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از معجم الوسیط). || پای برنجن .(منتهی الارب ). پای برنجن و حلقه ٔ گرد. (از مهذب الا
خدمةلغتنامه دهخداخدمة. [ خ ِ / خ َ م َ] (ع مص ) خدمت نمودن . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از قاموس ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از معجم الوسیط). چاکری کردن کسی را. در نزد طبیبان بر دو قسم خدمة است : 1 - خدمة مهیئ
خدمةلغتنامه دهخداخدمة. [ خ ِ م َ ] (ع اِ) دوال . (منتهی الارب ) (از قاموس ) (از تاج العروس )(از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (از البستان ).
خدمةلغتنامه دهخداخدمة. [ خ ُ م َ ] (ع اِ) سپیدی ساق گوسپند و بز کوهی و سپیدی در سیاهی وسیاهی در سپیدی ساق آنها نزدیک خردگاه . (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از قاموس ) (از تاج العروس ).
خدمۀ زمینیground crewواژههای مصوب فرهنگستانکارکنان امور خدماتی و تعمیر و نگهداری هواگَردهای مستقر در ایستگاهها
خدمۀ موظفduty crewواژههای مصوب فرهنگستانخدمهای که انجام مأموریت پروازی مشخصی را بر عهده داشته باشند
خدمۀ نگهداریmaintenance crewواژههای مصوب فرهنگستانکارکنان بخش زمینی که مسئولیت آماده نگه داشتن هواگرد را بر عهده دارند
خدمۀ هواییaircrewواژههای مصوب فرهنگستانگروه پروازی هر هواگَرد شامل خلبان و مهندس پرواز و مهمانداران و سایر خدمه
خدمۀ پروازflight crewواژههای مصوب فرهنگستانگروه گواهینامهدار اتاقک خلبان که مسئولیت اصلی عملیات پروازی هواگَرد را بر عهده دارند
خط خدمهrider trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی در محوطة تپة تقسیم برای بازگرداندن واگنهای خدمه به قلة تپه
آزمون پروازی خدمهflight check1, transition check, route checkواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی توانمندی و کارایی خدمة پرواز در انجام وظایف محوله، در حین پرواز، بهوسیلة استادخلبان
اجاره باخدمهwet leaseواژههای مصوب فرهنگستاناجارۀ هواگَرد غیرنظامی از خطوط هوایی دیگر همراه با خدمۀ پرواز که در آن امور عمدۀ پشتیبانی فنی با مالک است
جُرم خدمهbarratryواژههای مصوب فرهنگستانعملی که خدمه و فرمانده کشتی بدون اجازه یا اطلاع صاحب یا صاحبان کشتی انجام میدهند و موجب آسیب رسیدن به کشتی یا بار آن میشود