لغتنامه دهخدا
خرزادخسرو. [ خ ُ خ ُ رَ] (اِخ ) بنابر قول طبری این شخص قبل از یزدجرد آخر ملوک عجم ، که پسر شهریاربن کسری پرویز بود و زوال ملک عجم بر دست او بود، بر تخت نشست . (از حاشیه و متن مجمل التواریخ و القصص ص 38). رجوع به خرزاد شود. درحاشیه ٔ مجمل التو