خسراهابادلغتنامه دهخداخسراهاباد. [ خ ُ ] (اِخ ) از قرای معروف ری است و چون شهری بزرگ می باشد. (از معجم البلدان ).
خسروآبادلغتنامه دهخداخسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لادیز بخش میرجاوه شهرستان زاهدان ، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه کنار راه فرعی میرجاوه به خاش . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl" d
خسروآبادلغتنامه دهخداخسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 21 هزارگزی باختر سروستان و یک هزارگزی شوسه ٔ شیراز به سروستان . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl"
خسروآبادلغتنامه دهخداخسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در سه هزارگزی جنوب راور و 2 هزارگزی راه فرعی کرمان به راور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).<br
خسروآبادلغتنامه دهخداخسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان ، واقع در 42 هزارگزی شمال باختری کرمان و 2 هزارگزی شمال راه فرعی زرند به کرمان . (ا
خسروآبادلغتنامه دهخداخسروآباد. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شورآب بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 56 هزارگزی شمال باختری اردل و 3 هزارگزی راه کوهرنگ . (از فرهنگ جغرافیائی ایران