یغتنجلغتنامه دهخدایغتنج . [ ی َ ت َ ] (اِ) یغتج . نوعی از مار خوش خطوخال زردرنگ که در باغها و سبزه زارها به هم می رسد و می گویند زهر ندارد و یفتج و یفتنج نیز گویند. (از برهان ) (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) : مار یغتنج اگرت دی بگزیدنوبت مار افعی است امروز.<
پوپکلغتنامه دهخداپوپک . [ پوپ َ ] (اِ) مرغی است خوش خطوخال که کاکلی بر سر دارد. هُد هُد. ودر مفردات طب آمده است در دویم گرم و خشک ، و مهراپخته ٔ آن با شبت جهت درد گرده و مثانه مجرب و زهره ٔ اوبرای بیاض چشم نافع است . بوبو. هدهد. (منتهی الارب ).پوبش . (زمخشری ) (لغت نامه ٔ اسدی ). ابوالرّبیع.