خلوتکدهلغتنامه دهخداخلوتکده . [ خ َل ْ وَ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خلوتگاه . جای خلوت . (یادداشت بخط مؤلف ).
زاویهفرهنگ مترادف و متضاد۱. کنج، گوشه ۲. بیعت، خانقاه، دیر، صومعه، عبادتخانه، معبد، تکیه ۳. خلوتخانه، خلوتکده ۴. خانه، مسکن ۵. حجره، غرفه