خماناگرلغتنامه دهخداخماناگر. [ خ َ گ َ ] (ص مرکب ) خرّار. تخمین کننده ٔ اجناس . (یادداشت بخط مؤلف ).
حرازلغتنامه دهخداحراز. [ ح َرْ را ] (ع ص ) تخمین کننده ٔ اجناس . (ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). خماناگر. || شمشیر بران . || (اِ) پولاد.