خوانةلغتنامه دهخداخوانة. [ خ َوْ وا ن َ ] (ع اِ) دُبُر. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
خواگینهلغتنامه دهخداخواگینه . [ خوا / خا ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) تخم مرغ به روغن بریان کرده . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خاگینه . رجوع به خاگینه شود.
خوانچهلغتنامه دهخداخوانچه . [ خوا / خا چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) خوان کوچک . سفره ٔ کوچک . (ناظم الاطباء). || طبق چوبی است اعم از آنکه مدور باشد و در آن غله را از خاشاک پاک سازندیا طولانی پایه که در آن بزرگان طعام چاشت را گذارند و
خوانگهلغتنامه دهخداخوانگه . [ خوا / خا گ َه ْ ] (اِ) محل خوان . سفره خانه : همان پنج تن را بر خویش خواندبنزدیکی خوانگه برنشاند.فردوسی .
خوانچهفرهنگ فارسی عمیدطبق چوبی یا فلزی چهارگوش که در آن میوه، شیرینی، یا چیزی دیگر گذاشته و بر روی سر از جایی به جای دیگر میبرند.
چارچوب خوانش بستهblocked reading frame, closed reading frameواژههای مصوب فرهنگستانخوانهای که رمزۀ پایان آن نابجا یا پیشرس است و مانع از ترجمۀ پروتئین میشود متـ . خوانۀ بسته
چارچوبگردانی خوانشreading frame shift, frame shift, phase shiftواژههای مصوب فرهنگستانتغییر چارچوب خواندن در نتیجۀ برخی جهشها متـ . خوانهگردانی
چارچوب خوانش بازopen reading frame, ORFواژههای مصوب فرهنگستانتوالی نوکلئوتیدی شامل رمزۀ آغاز و پایان و توالیهای حدّفاصل آنها متـ . خوانۀ باز
چارچوب خوانش ناشناختهunidentified reading frame, unassigned reading frame, URFواژههای مصوب فرهنگستانتوالی ژنمانند با رمزههای آغاز و پایان صحیح و کارکرد ناشناخته متـ . خوانۀ ناشناخته
چارچوب خوانشreading frameواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از سه چارچوب ممکن خواندن یک توالی نوکلئوتیدی به شکل رمزههای سهگانه متـ . خوانه