25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
inoculum
inoculate
inoculated
inoculating
inseminate
inseminating
بیشتر بدانید
weedy
بطی
تُرُشى
obumbrant
ناصر
پیروئیه
جستوجوی دقیق
inocula
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح، ماده تلقیحی
جستوجوی مشابه
inoculations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح، مایه کوبی
inoculativity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
inoculative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
inoculate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح، تلقیح کردن، مایه کوبی کردن، اغشتن
inoculator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
بیشتر
۷ واژه مشابه
جستوجوی همآغاز
inoculations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح، مایه کوبی
inoculativity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
inoculative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
inoculate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح، تلقیح کردن، مایه کوبی کردن، اغشتن
inoculator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلقیح
بیشتر
۵ واژه همآغاز