فرهنگ فارسی عمید
۱. سفره یا طبقی برای گذاشتن غذا روی آن.۲. [قدیمی، مجاز] غذا.۳. [قدیمی، مجاز] ضیافت؛ مهمانی.⟨ خوان یغما: [قدیمی] سفرهای که برای همگان میگستردند و همه بر آن مینشستند و از آن بهره میبردند: ◻︎ ادیم زمین سفرۀ عام اوست / چه دشمن بر این خوان یغما چه دوست (سعدی۱: ۳۳).