خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دائمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دائمی
/dā'emi/
معنی
پیوسته؛ همیشگی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
agelong, perpetual, standing
-
جستوجوی دقیق
-
دائمی
لغتنامه دهخدا
دائمی . [ ءِ می ی ] (اِخ )مولانا دائمی از استرآباد است و این مطلع از اوست :آن پری را که زگلبرگ قبا در بر اوست هر طرف بند قبا نیست که بال و پر اوست .(ترجمه ٔ مجالس النفائس ص 86).
-
دائمی
لغتنامه دهخدا
دائمی . [ ءِ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به دائم . پیوسته . مدام .- عقد دائمی ؛ مقابل عقد منقطع : بعقد دائمی و نکاح همیشگی درآوردم موکله ٔ خود را بموکل شما...- غیردائمی ؛ منقطع. ناپایدار که پیوسته نباشد. مقابل دائمی .
-
دائمی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به دائم) [عربی. فارسی] dā'emi پیوسته؛ همیشگی.
-
دائمی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
agelong, perpetual, standing
-
واژههای مشابه
-
حرکت دائمی
لغتنامه دهخدا
حرکت دائمی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ءِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرکت ابدی . حرکت دائم ، مانند حرکت افلاک در هیئت بطلمیوس و حرکت درونی اتم در فیزیک معاصر.
-
permanent ballast
ترازۀ دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سنگ یا بتن یا شمش آهن یا سرب که در شناور حمل میشود تا آن را پایدارتر یا ترازمندتر کند و عیوب ناشی از اشتباهات طراحی آن را بپوشاند یا نوع کاربری آن را تغییر دهد
-
definitive prosthesis
برسازۀ دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] برسازهای که جانشین همیشگی بخش ازدسترفتۀ بدن میشود
-
permanent dentition
دندانگان دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← دندانهای دائمی
-
permanent aurora
شفق دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← هوادرخش
-
دندان دائمی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
permanent tooth
-
دائمی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
perpetuate
-
permanently manned substation
پست باکاروَر دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی که دائماً بهوسیلۀ کارکنانی که در آن حضور دارند واپایش میشود
-
perpetual frost climate
اقلیم یخبندان دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اقلیم کلاهک یخی
-
permanent teeth, dentes permanentes, secondary dentition, dens succedaneus, succedaneous dentition
دندانهای دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مجموعۀ ثانویۀ دندانی شامل 32 دندان که رویش آنها از پنج تا هفتسالگی شروع و در هفده تا بیستوسهسالگی با رویش دندانهای آسیای سوم، یا دندانهای عقل، کامل میشود متـ . دندانگان دائمی permanent dentition