دراوفتادنلغتنامه دهخدادراوفتادن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) اوفتادن . درافتادن . افتادن : از در افتادن شکاری خام صد دیگر در اوفتند به دام . نظامی .- از پای دراوفتادن ؛ ناتوان شدن : چندان ب