درهمرفتگی نوارband compressionواژههای مصوب فرهنگستانحالت عدم وضوح در نوارهای موجود در خودپرتونگارههای (autoradiogram) حاصل از ژلهای توالییابی بهطوریکه نتوان از روی آنها دقیقاً دِنا را مشخص کرد
درهمرفتگی دندانههاintercuspidationواژههای مصوب فرهنگستانجفت شدن دندانههای دندانهای خلفی یک فک با دندانههای خلفی فک مقابل در حالت بَرهمایی مرکزی
درعملغتنامه دهخدادرعم . [ دِ ع ِ ] (ع ص ، اِ) هیچکاره ٔ بدزبان . (از منتهی الارب ). تباه و بد زبان . (از اقرب الموارد). بی ادب . || روستایی . || بدجنس . || مصاحب پست . (از ناظم الاطباء).
ذرهملغتنامه دهخداذرهم . [ ذُ هَُ ] (اِ)جوالیقی در المعرب بنقل از ابن الکلبی گوید: جُرهُم معرّب است و اصل آن ذُرهُم است . رجوع به جرهم شود.