درونعضلانیintramuscularواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی به درون عضله تزریق میشود متـ . عضلانی
تزریق درونعضلانیintramuscular injectionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی را به درون عضله تزریق میکنند متـ . تزریق عضلانی
عضلانیلغتنامه دهخداعضلانی . [ ع َ ض َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به عضلة. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عضلة شود: قوه ٔ عضلانی . این دارو قابل تزریق از طریق عضلانی است . (مقابل طریق وریدی ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || صاحب عضله های محکم و بزرگ . آنکه عضلات کلان و سخت دارد. عضله ناک . پیچیده . (یاد
تزریق درونعضلانیintramuscular injectionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی را به درون عضله تزریق میکنند متـ . تزریق عضلانی