دسولغتنامه دهخدادسو. [ دَس ْوْ ] (ع مص ) نیکو و پاکیزه نیامدن شخص . ضد زَکْو. || پنهان کردن خود را و استخفاء. (از اقرب الموارد). پنهان کردن . (تاج المصادر بیهقی ). دسوة. و رجوع به دسوة شود.
دشولغتنامه دهخدادشو. [ دَش ْوْ ] (ع مص )نیک درآمدن در جنگ . (از منتهی الارب ). فرو رفتن در جنگ . (از اقرب الموارد). دشوة. و رجوع به دشوة شود.