لغتنامه دهخدا
شکرخند. [ ش َ ک َ / ش َک ْ ک َ خ َ ] (اِ مرکب ) تبسم و خنده در زیر لب . (ناظم الاطباء). کنایه از تبسم باشد. (انجمن آرا). کنایه از تبسم باشد یعنی در زیر لب خنده کردن . (برهان ). تبسم . (غیاث ). || تبسم خوش آیند. (ناظم الاطباء). تبسم و خنده ٔ ش