دوبارهلغتنامه دهخدادوباره . [ دُ رَ / رِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) کرت ثانی . کرت دیگر. باز. مرة اخری . بار دیگر. دیگر بار. دومرتبه . کرت دوم . مقابل یکباره . نیز. ایضاً. دگربار. مجدداً. از نو. دیگر باره . دفعه ٔ دوم . از سر. (یادداشت مؤلف ). مکرر، چون حیات دوباره
دوباره!encore (fr.) 1, bis 1واژههای مصوب فرهنگستانعبارتی که بیان آن از سوی حضار به معنای درخواست اجرای مجدد قطعهای از قطعات اجراشده یا حتی اجرانشده است
المثنیلغتنامه دهخداالمثنی . [ اَ م ُث َن ْ نا ] (ع اِ) دوباره صادر شده و نسخه ٔ دوم از هر مکتوبی و سواد و مسوده ٔآن . (فرهنگ ناظم الاطباء). نسخه ٔ دوم از سند و تمسک و قبض و قباله و چک و هرچه بدان ماند. نسخه ٔ مکرر.
دوبارهلغتنامه دهخدادوباره . [ دُ رَ / رِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) کرت ثانی . کرت دیگر. باز. مرة اخری . بار دیگر. دیگر بار. دومرتبه . کرت دوم . مقابل یکباره . نیز. ایضاً. دگربار. مجدداً. از نو. دیگر باره . دفعه ٔ دوم . از سر. (یادداشت مؤلف ). مکرر، چون حیات دوباره
دوبارهلغتنامه دهخدادوباره . [ دُ رَ / رِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) کرت ثانی . کرت دیگر. باز. مرة اخری . بار دیگر. دیگر بار. دومرتبه . کرت دوم . مقابل یکباره . نیز. ایضاً. دگربار. مجدداً. از نو. دیگر باره . دفعه ٔ دوم . از سر. (یادداشت مؤلف ). مکرر، چون حیات دوباره